- دو چوبه
- چادر دارای دو دیرک
معنی دو چوبه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کسی که موی سر و صورت او سیاه و سفید باشد، کسی که موی سر و صورتش اندک باشد
دو رخسار خدعین، دو نوع دو جنس نوعین
یا در دو قابه فلزی دو در که در یک پنجره جا گذارند
دوبارزدن، دوجهتی
روز سوم از ایام هفته روز پس از یکشنبه و پیش از سه شنبه
دوشاخه، دو پره
دو حدقه چشم، آفتاب و ماه، شب و روز
پارچه ای که مختلط بافته شده باشد پارچه ای که دارای خطوطی بود از دو رنگ
دارای دو اسب: درشکه دو اسبه، بتعجیل بشتاب: دو اسبه رفتن
گیاهی از تیرۀ گاوزبان، با ریشۀ سرخ رنگ که ریشۀ آن در طب به کار می رود
هوه چوبه
گیاهی ازتیره گاوزبان که پایااست و در مناطق بحرالرومی میروید ریشه این گیاه از یک پوست قرمز متمایل به بنفش پوشیده شده است. از پوست ریشه این گیاه ماده رنگی قرمز رنگی که خاصیت اسیدی زیاد دارد بدست می آورند. این ماده به اسید آنشوژیک موسوم است ودرداروسازی جهت رنگ کردن داروهاودرلوازم آرایش جهت رنگ روژلب و عطرها و در صنعت جهت رنگ کردن الیاف پنبه و پارچه ها از آن استفاده میکنند. ابوخلسا شنجار حنا الغول هوجویه شنکار شیفار اکلک انجای انقلیا اشک مارولی هواجوا خس الحمار رحل الحمامه عاقر شمعا هرقلو هرقلوی هیقیلوس رتن جوت عرق فالوذج فنجیون حمیرا شجره الدم حالوم انخوسا اشک خیاوی قیرمیزی صغیردیلی هوا جیوا اوتی هواچوبه